PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خرید سهام یا سپرده گذاری؟



~M*E*H*D*I~
2014/05/29, 12:00
http://exceliran.com/up/up/6f6f782c25806820c1ca3f570dfd13e8.jpg (http://www.exceliran.com)




معمولا وقتی اسم سرمایه گذاری میاد اولین آیتم هایی که به ذهن میرسه خرید سهام و سپرده گذاری بانکی هست، حالا سوالی که مطرحه اینه که از این دو گزینه کدوم یکی بهتره ، دوستانی که تجریه کردند آیا دلیل علمی برای مقایسه این دو دارند؟ آیا آمار و اعداد و ارقام قابل استنادی هست که بشه بر اساس اون نتیجه گیری کرد؟دوستانی که در بانک و یا بورس فعالیت دارند چه نظری در این زمینه دارند؟

Ali Parsaei
2014/05/29, 19:53
با اجازتون من يک مطلب در اين مورد عرض کنم، البته راجع به اطلاعات آماري و .... نيست. (البته من خيلي وقت است با بورس سر و کار نداشته ام ولي فکر نکنم چيزي از متد کار بورس عوض شده باشد)
سرمايه گذاري در بورس يک مباحثي دارد که حتما" بايد به اون توجه کنيد:
اولا" که موقع خريد و موقع فروش درصدي از مبلغ مورد معامله بايد به کارگزار پرداخت شود، تا جايي که يادم هست براي خريد 0.75 در صد و براي فروش 1.25 درصد، يعني صرف اينکه يک سهام را بخريد و بفروشيد 2 درصد ضرر کرده ايد.
ثانيا" شرکتها سالي يک بار حسابهاي خود را برسي مي کنند (که به آن يک دوره مالي مي گويند). و بعد از بستن حسابهاي يک ساله، تا چند روز (شايد يکي دو هفته) خريد و فروش سهام آنها در بورس متوقف مي گردد، در نتيجه اگر به طور اظطراري در آن ايام به پولتان نياز داشته باشيد دستتان به هيچ جا بند نيست.
ثالثا" بعضي مواقع ممکن است بخواهيد سهامتان را بفروشيد و خريداري وجود نداشته باشد! (مخصوصا" اگر يک سهام پرت خريده باشيد!) در اين مواقع هم دستتان به هيچ جا بند نيست و مجبوريد منتظر بمانيد تا خريدار پيدا شود.
البته شنيده ام در بورسهاي مترقي شرکتهايي هستند تحت عنوان شرکت هاي سرمايه گذاري که کارشان خريد و فروش سهام است و کمک مي کنند تا اين وضعيت براي خريداران پيش نيايد ولي در کشور ما اصلا" معني اين شرکتها فرق مي کند. (اگر اشتباه نکرده باشم)
يک نکته هم مد نظر داشته باشيد که شرکتهاي غول لزوما" سود خوب نمي دهند.
توجه کنيد که سود کردن از خريد سهام شامل دو مقوله است:
1- سودي که به واسطه بالا رفتن قيمت اسمي سهام يک شرکت در بورس حاصل مي شود (که آن را به واسطه فروش سهام به دست مي آوريد)
2- سودي که شرکت در هر سال بعد از بستن حسابهاي خود بين سهامداران تقسيم مي کند (که به فروش سهام ربطي ندارد) و نقدا" از شرکت دريافت مي کنيد.
(يعني شرکت حساب مي کند امسال چقدر سود کرده و آن را به نسبت سهام بين سهامداران تقسيم مي کند)
يک نکته ديگر: معمولا" شرکت ها براي اينکه پول دستشان باشد و با آن کار کنند اقدام به افزايش سرمايه مي کنند، يعني چي؟ يعني اينکه مثلا" شما صد تا سهم داريد به مبلغ 100 تومان، بعد سر سال 50 تومان به اين سهام شما سود تعلق مي گيرد، بعد شرکت مي گويد که: ما سرمايه شرکت را افزايش داده ايم (يعني تعداد سهم هاي شرکت زياد شده) حالا شما مي توانيد يا بياييد 50 تومان سودتان را بگيريد و يا اگر خواستيد به جايش از اون سهم هايي که افزايش داده ايم معادل 50 تومانش را به نام شما مي کنيم (يعني به نسبتي که سهام شرکت زياد شده سهم شما هم زياد مي شود، البته در ازاي نگرفتن سود سالانه خود) در اين مواقع نرخ اسمي سهام شرکت در بورس کاهش مي يابد که طبيعي هم هست.
زيرا نرخ سهم تا حدي وابسته به سودي است که شرکت به آن سهم مي دهد، پس وقتي سهم زياد شد سود هر سهم هم سرشکن شده و کم مي شود.
بنابر اين شرکتي که در يک سال افزايش سرمايه داده، شما به هيچ وجه نمي توانيد نرخ سهام آن شرکت را در سال جاري با نرخ سهامش در سال قبل مقايسه کنيد!
نمي دانم خوب تونستم بيان کنم يا نه؟ يک کم دقت کنيد متوجه مي شويد.
ضمنا" وقتي سال مالي يک شرکت نزديک مي شود يک کم نرخ سهامش در بورس بالا مي رود، چون شما وقتي سهام آن را بخريد ظرف مدت کوتاهي سود سالانه سهام را از شرکت مي گيريد، يعني مثلا" يک بنده خدايي يازده ماه سهام شرکتي را خريده و ماه يازدهم به شما مي فروشد و شما يک ماه بعد مي رويد و سود يک ساله سهام را مي گيريد!، در صورتي که انصافا" يازده ماه از سود مال آن بنده خدا است!، يعني در اصل فروشندگان در اين مواقع دارند به طريقي يک مقدار از سود را پيش پيش از خريداران مي گيرند.
پس بهتر است که سهامي که سال مالي شرکتش دارد نزديک مي شود را اگر لازم نيست نفروشيد.
همه اين موارد که گفتم تازه موارد جنبي است و موارد اصلي توجه به نحوه مديريت و کارکرد و بازار محصولات و .... شرکتها است که البته من مقصدم از ابتداي اين نوشته پرداختن به آنها نبود.
اميدوارم مواردي که گفتم مخصوصا" براي تازه واردان مفيد باشد.
در انتها يک نکته هم داخل پرانتز براي دل خودم اضافه کنم:
(با همه اوصاف من سرمايه گذاري در بورس را ترجيح مي دهم (سرمايه گذاري را عرض مي کنم، نه بورس بازي را!) راستش به نظرم حلال تر است، شما بيم و اميد سود و زيان داريد و اين به حلال بودن نزديکتر است. مستقيما" براي مثلا" يک کارخانه اي سرمايه تامين مي کنيد و کارگراني در آنجا کار مي کنند و ....اگر سود کرد شما شريکيد و اگر زيان کرد شما هم شريکيد. ولي در بانک يک سود تضمين شده و ... خيال راحت و .... آدم حس نزول خوري بهش دست مي دهد!، بعد هم بانک ها آن را به يک بدبختي مثل خودمان وام مي دهند و نمي گويند اگر ضرر کرد ما هم شريک! مي گويند يااله سودشو بده به من چه که ضرر کردي!، عذر مي خواهم مي دانم که ديگر امثال اينگونه حرفهاي من را امروزه کسي قبول ندارد
شما هم اين داخل پرانتز آخر را ناديده بگيريد! گفتم که براي دل خودم نوشتم:o)