PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فقط مثبت باش



Behnam
2014/06/03, 22:16
سلام دوستان گلم
هدف از ایجاد این تایپیک ارائه مطالبی در جهت مثبت اندیشی است
من خودم به شخصه بینهایت به این امر ایمان دارم و کتاب ها و جزوات زیادی در این رابطه مطالعه کردم و می کنم و اعتقاد دارم آینده رو تصویر ذهنی انسانها می سازه
اگر با ایجاد این تایپیک من فقط موفق بشم 1 نفر از دوستان عزیزم تو این انجمن رو مثبت اندیش کنم بینهایت خوشحال خواهم شد:o
شما هم تو این بخش کمکم کنید،فقط به هیچ عنوان کلمه ای منفی استفاده نکنید و از سیمبل ها هم فقط اونایی که خنده داره:D
اگر هم کمک نکنید خود از پس این تایپیک برمیام،اکسل که بلد نیستیم...:yes:

Behnam
2014/06/03, 22:20
مثبت نگر هستیم یا منفی :

ذهن* آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخودآگاه سرچشمه می*گیرد. ضمیر ناخود آگاه نمی*تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم می*تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد. در حقیقت نوع و کیفیت افکار و اندیشه ی آدمی سازنده ی نوع و کیفیت زندگی اوست، اندیشه*ی زیبا و مثبت می*تواند بهشتی در زندگی انسان بسازد، چنانکه اندیشه*ی منفی و یأس*آور می*تواند جهنمی در زندگی او خلق کند. انسان*ها همان خواهند شد که در اندیشه ی آنند، بنابراین آینده ی هر کس در گرو چگونگی نگرش او به زندگی است.
موفق*ترین انسان*ها کسانی هستند که توانسته*اند در ذهن خود اندیشه*های مثبت داشته باشند؛
آنان که می*پندارند «قادر نیستند» ، در واقع مثبت*نگری را کنار گذاشته و در جنبه*های منفی وقایع تمرکز کرده*اند.


تعریف تفکر مثبت:

شیوه**ای از فکر کردن است که فرد را قادر می*سازد نسبت به رفتارها، نگرش*ها، احساس*ها، علائق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانه* ترین تصمیم را بگیرد.

افکار مثبت و منفی:

افکار مثبت، افکاری سازنده*، انگیزه دهنده و انرژی بخش هستند که بر اثرتلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه می*یابند و باعث می*شوند ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر در اختیار ماست، در حالی که افکار منفی، افکاری باز دارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال می*کنند. در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.





منبع:باشگاه مهندسان ایران

Ali Parsaei
2014/06/03, 23:13
سلام دوستان گلم
هدف از ایجاد این تایپیک ارائه مطالبی در جهت مثبت اندیشی است
اگر هم کمک نکنید خود از پس این تایپیک برمیام،اکسل که بلد نیستیم...:yes:

اکسل که بلد نیستیم... غ
____________________

يک غلط نمره: 19

بهنام خان "اکسل که بلد نيستيم" داراي بار منفي است نبايد استفاده مي کردي!:cool:

وقتي قرار است مثبت فکر کني بايد بگي: به درک که اکسل بلد نيستيم! ;) (البته شما استاد مايي، اين شکسته نفسيت منو کشته!)

Amir Ghasemiyan
2014/06/03, 23:29
اکسل که بلد نیستیم... غ
____________________

يک غلط نمره: 19

بهنام خان "اکسل که بلد نيستيم" داراي بار منفي است نبايد استفاده مي کردي!:cool:

وقتي قرار است مثبت فکر کني بايد بگي: به درک که اکسل بلد نيستيم! ;) (البته شما استاد مايي، اين شکسته نفسيت منو کشته!)

اينم يه غلط از شما. شدي 19 ;)
بايد بگي اكسل يكم بلديم. نيمه پر ليوان رو بايد ببينيم

Behnam
2014/06/04, 11:07
مثبت انديشي چگونه است ؟ (http://www.asriran.com/fa/news/210022/%D9%85%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%8A%D8%B4%D9%8A-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-)
وقتی به چیزی فکر می*کنید، در واقع برایش کارت دعوت می*فرستید. آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدت*ها از او بی*خبر بوده*اید فکر کنید و او ناگهان پس از سال*ها، به شما تلفن بزند؟

شما با کلام خود می*توانید روند حوادث را تغییر دهید. آیا هیچ*وقت به این موضوع فکر کرده*اید که ارادهٔ شما، تولید کننده افکارتان است نه اتفاقات روزمره. افکار و تصاویر ذهنی خود را کنترل کنید و اراده خود را بر آن*ها تحمیل کنید. هرگز اجازه ندهید فردی یا موضوعی افکار شما را دستخوش نوسان کند یا تصویر ذهنی نامطلوبی برای شما بسازد. به*جای تصاویر درهم و منفی، تصاویری زیبا از ذهنتان بسازید آن*گاه خواهید دید که ذهن شما چه پیشگوی قابلی است.

آینده را تصاویر ذهنی انسان می*سازد
وقتی به چیزی فکر می*کنید، در واقع برایش کارت دعوت می*فرستید. آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدت*ها از او بی*خبر بوده*اید فکر کنید و او ناگهان پس از سال*ها، به شما تلفن بزند؟ آیا می*دانید این اتفاق چگونه رخ می*دهد؟ فکر شما امواجی تولید می*کند که باعث جذب ذهن و فکر دوست شما می*شود و او با شما تماس می*گیرد. در مورد آینده نیز همین قانون صدق می*کند. وقتی شما شرایطی را برای آینده در نظر می*گیرید و به آن فکر می*کنید امکان وقوع آن را به طرز چشم*گیری قطعی می*کنید.

تصاویر ذهنی شما، به*سوی شما باز می*گردند.
زندگی مانند آینه*ای است که همیشه تصویر ذهن خودتان را منعکس می*کند. افراد مثبت، مهربان، شاد و باگذشت، دنیا را مانند خودشان شاد و دلنشین می*بینند و افراد منفی، غمگین، ناراضی و کینه*جو تصاویر سخت و تاریکی در آن خواهند دید.

همیشه انتظار بهترین رویدادها را داشته باشید
امیدوار باشید ( امید، همان ایمان است ) امید یکی از زیباترین وجوه ذهن شماست و ناامیدی بدترین جنبه آن است. هنگامی*که از رویدادی ناامید می*شوید در واقع درهای ارتباط خود را با خداوند می*بندید، در حالی*که وقتی به آینده امیدوارید و دعا می*کنید، رحمت خداوند را به*سوی خود می*کشید.

اگر می*خواهید در این آینه کروی، آنچه به*سویتان می*آید زیبا و شادی بخش باشد، همان*طور بیندیشید

اگر انتظارات منفی و بدبینانه داشته باشید به طرف بدبختی و اتفاقات نامطلوب خواهید رفت ولی اگر انتظار بهترین*ها را داشته باشید و ذهن خود را مملو از تصاویر و اتفاقات مثبت و زیبا از آینده نمائید برای شما همان اتفاق مثبت رخ خواهد داد.

ناامیدی دیواری است محکم، که پشت آن یک پرتگاه است

امید جاده*ای است روشن که به مقصود نهایی، منتهی می*شود.

دربارهٔ آینده صحبت کنید. سعی کنید در استفاده از کلمات، آنهائی را انتخاب کنید که در آن علامتی از تحقق آرزوهای شما وجود داشته باشد. سعی کنید قالب*های فکری نادرست کلمات منفی را درون خود ویران کنید و هنگام سخن گفتن از قدرت نفوذ کلام خود، نهایت بهره را ببرید. با کلمات امیدوار کننده، در خود شور و شوق ایجاد کنید. شما هم حتماً در اطراف خود به افرادی برخورد کرده*اید که معروف به منفی*بافی هستند؟ آیا هرگز دقت کرده*اید که همین افراد تا چه میزان ( نسبت به دیگران ) بیشتر دچار بد شانسی و بد بیاری می*شوند؟ فکر می*کنید علت چیست؟ مسلماً علت این امر، منفی*بافی درونی خود آنهاست. در گذشته وقتی قصد انجام کاری را داشتند می*گفتند: نفوس بد نزنید یا نفوس خوب بزنید. این اصطلاح نیر دقیقاً به همین اصل باز می*گردد که شما با کلام خود می*توانید روند حوادث را تغییر دهید.

منبع:عصر ایران

Ali Parsaei
2014/06/05, 13:14
اين موضوع جوانب مختلفي دارد که من هم سعي مي کنم جهت بررسي آنها همراهيتان نمايم
يک جنبه که الآن به ذهنم مي رسد را بيان مي کنم:
(دوستان توجه نمايند که اين فقط يک يک جنبه موضوع است، و ما با بررسي تمامي موارد مي توانيم به يک نتيجه جامع برسيم ولي بهتر است مانند فرمول نويسي خط به خط اشکال يابي نموده و پيش برويم)
يک نکته جالب در اين زمينه اين است که اصلا" ذات خود تفکر و تعقل يک مقوله مثبت است، وقتي شما کل مسائل موجود در ذهنتان را دسته بندي و تجزيه تحليل نماييد مي بينيد که بسياري از چيزهايي که باعث ايجاد رويکردهاي منفي در ذهن مي گردند به اين طريق اصلا" موضوعيت خود را از دست خواهند داد.
يک مثال عرض مي کنم: فرضا" شخصي درگير امتحانات مهم درسي در زندگي خود است که اين امتحانات نقش اساسي در زندگي آينده او خواهد داشت، اين امر باعث ايجاد اضطراب و در نتيجه (به نسبت شخصيت وي) ايجاد تفکرات منفي در ذهن او مي گردد. اگر قبول نشوم چي؟ اگر ... چي؟ اگر ... چي؟
ولي با يک سيستم تفکر منطقي و استدلالي به راحتي مي توان اين افکار منفي را از بين برد.
به عنوان مثال مي توان به اين طريق فکر کرد:
در نتيجه امتحان دو چيز دخيل است: الف - تلاش من و کل چيزهايي که در حيطه اراده من است / ب- عوامل محيطي و کليه عواملي که خارج از اراده من است
خوب اگر من تلاش خود را انجام دهم قطعا" جاي نگراني وجود نخواهد داشت، اگر استعداد ياد گيري نداشته باشم که بايد گفت استعداد جزو عوامل خارج از اراده من است.
اگر ديگري استعدادش از من بيشتر باشد و رتبه من کمتر از او شود هم همين طور. اگر محيط زندگي ام نا آرام است و اجازه تمرکز حواس به من نمي دهد، تا آنجا که من مي توانم تغييرش دهم که جزو حيطه اراده من است و اگر اراده من قادر به تغيير بعضي آنها نيست که ....به همين طريق مطالب را مي توان به دو گروه تقسيم بندي کرد.
در نهايت تعجب مي بينيم که ديگر اين افکار منفي با اين شيوه محلي از اعراب ندارند!!
در مشاوره هاي روانشناسي زوجهاي جوان نيز اغلب روانشناسان توصيه شان اين است که تا مي توانيد بيشتر با هم صحبت کنيد و مسائلتان را مطرح کنيد و راجع به آنها همفکري کنيد و ....

~M*E*H*D*I~
2014/06/06, 11:24
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار به خانه برمی گشت، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده. زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودش را معرفی کرد و گفت من آمدم کمکتان کنم.
زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست . وقتی که اسمیت لاستیک را عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟" و او به زن چنین گفت:
"شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم روزی درچنین شرایطی بوده ام و یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگرشما واقعا می خواهید که بدهی من را بپردازی، باید این کار را انجام دهی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم شود !"
چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی را دید و رفت داخل تا چیزی بخورد و استراحتی کند تا بعد راهش را ادامه دهد. ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذرد که می بایست هشت ماهه باردار باشد و از خستگی روی پا بند نباشد. زن مسن داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار زن مسن را بیارد ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته زن را می خاند اشک در چشمانش جمع شده بود.
در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم روزی درچنین شرایطی بوده ام و یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگرشما واقعا می خواهید که بدهی من را بپردازی، باید این کار را انجام دهی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم شود !"
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خانه برگشت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: "دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه..."
به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه.

Ali Parsaei
2014/06/07, 00:45
يک روز پاي صحبت يک پيرمردي نشستم، تعريف کرد گفت که: من در جواني خيلي فکور بودم و همه چيز را به صورت منطقي بررسي مي کردم و خيلي دقيق تجزيه و تحليل مي کردم، بعد در تفکراتم به يک بن بست رسيدم، راجع به زندگي انسان فکر مي کردم، فکر کردم به فرض من آدم خوبي باشم و به بهشت بروم! بعد تا ابد در بهشت بايد ماند؟ يک سال، دو سال، .... بي نهايت! تا ابد؟ بعد چي؟ بعد چي؟ داشتم ديوانه مي شدم، شبها از ترس خوابم نمي برد! بعد گفت: نمي دانم شايد براي بعضي ها اين مسئله اي نباشد، ولي براي من هم نابودي و فنا ترسناک بود و هم بودن و تا ابد زيستن! هيچ راه در رويي از اين افکار نداشتم! سپس ادامه داد: اين موضوع مانند حمله هاي عصبي گاه و بيگاه تمام وجودم را فرا مي گرفت! همين طور زندگي پيش مي رفت تا اينکه يک روز عاشق يک دختر جواني در همسايگي مان شدم، خيلي نجيب و با وقار بود، هر روز عشقم نسبت به او بيشتر مي شد، اگر يک روز او را نمي ديدم به هم ريخته مي شدم، و وقتي مي ديدمش قلبم به تپش افتاده و روحم تازه مي شد، تا اينکه تصميم گرفتم موضوع ازدواج با او را مطرح کنم، به مادرم گفتم و مادرم شروع به تحقيق راجع به او کرد و يک روز من را صدا کرد و گفت: بيا بنشين يک کار مهم باهات دارم.
بعد مادرم گفت: دخترک نمي تواند با تو ازدواج کند! گفتم چرا؟ گفت: بيماري سختي دارد و حداکثر يک سال ديگر بيشتر زنده نمي ماند........
انگار آسمان بر سرم خراب شده باشد، آرزو کردم که کاش مي شد من بميرم و او زنده بماند، حاضر بودم تا ابد در جهنم بمانم ولي او خوب بشود،
بعد پير مرد نگاهي به من کرد و گفت: تو عاشق نشده اي، نمي فهمي من چه مي گويم!
سپس ادامه داد: .... در ميان اين غصه بي پايان ناگهان متوجه مطلبي شدم،
من که تا چندي پيش فکر اينکه تا ابد در بهشت بمانم (يا فاني شوم) ديوانه ام مي کرد حالا حاضر بودم به واسطه "يک عشق پاک" تمام عمرم را نه در بهشت! بلکه در جهنم بمانم!!
گويي خدا پاسخ سوالم را داده بود! اشک در چشمانم حلقه زد!
بلي اشکال کار خود "من" بودم!
من خود را مرکز همه عالم فرض کرده و همه چيز را داشتم با خودم مي سنجيدم!
من فاني شوم! من به بهشت روم! من فلان! من .....
ولي وقتي "من" يا در اصل منيت خود را از ميان برداريد جز يک دنيا زيبايي چيزي باقي نخواهد ماند!
اصل همه مشکلات از اين منيت سرچشمه مي گيرد.
پير مرد ادامه داد: امروز ديگر در همين حد جسماني هم کمتر کسي عاشق مي شود! چه برسد به اينکه از اين عشق به سر عشق والاتر هم بتواند واقف شود.
عشق يعني از خود گذشتگي به تمام معنا!
بعد گفت: اينها را براي هرکسي تعريف نکن، کسي که عاشق به تمام معنا نشده باشد درک نمي کند، حالا ممکن است اين عشق نسبت به فرزند آدم باشد، يعني فرزند آدم خداي ناکرده مريض شود و آدم حاضر باشد جانش را بدهد تا فرزندش زنده بماند، ولي بالاخره بايد يک جوري اين عشق در حد بالا برايش جلوه گر شده باشد تا متوجه اين سخنان شود.
اگر داستان مرا براي مردم عادي تعريف کني فقط مانند آدمهاي گنگ بهت نگاه مي کنند و بعد مي روند و پشت سرت هم خواهند گفت: يارو ديوانه بود!
راستش نمي گم آن موقع تمام سخنان پير مرد را فهميدم يک کم برايم سنگين بود، ظاهرش ساده بود ولي.... دقيق نمي دانم کي سر سخنان او را فهميدم.
ولي از وقتي فهميدم بسياري از مشکلاتم حل شد،
تمام ادبيات را دوباره مرور کردم، تمام صحبتهاي راجع به عقل و عشق در ادبيات نصيحتي بود براي ترک اين منيت!
و من احمق فکر مي کردم راجع به همين مسائل دم دستي است!
حالا مي فهميدم معني بيت: عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي - عشق داند که در اين دايره سرگردانند يعني چي
عقل در اصل طرز تفکر "منيت" محور اوليه پير مرد بود که به بن بست رسيده بود و عشق طرز تفکر دوم او بعد از از خود بيخود شدن بود!
حالا مي فهميدم معني اين بيت: با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي - تا بي خبر بميرد در رنج خود پرستي يعني چه
ريشه بسياري از تفکرات مزاحم و منفي امروزي نيز همين تقويت طرز تفکر منيت مأبانه در جامعه است که نتيجه اش احساس تنهايي و دوري انسانها از هم در زندگي است.
رواج روز افزون چيزهايي مانند کلاسهاي فرا درماني، يوگا، مديتيشن و ... نيز در اصل واکنشي است که بر اثر هجوم اين تفکرات بروز کرده است.
نمي دانم چرا پير مرد داستانش را براي من تعريف کرد! شايد حس کرده بود در من توانايي درک مطلبي که مي خواست بگويد وجود دارد!
نمي دانم چرا داستان پير مرد را اينجا بيان کردم! شايد........

البته طبعا" نوشتار فوق خالي از نقص نيست، ولي اميدوارم تا حد کوچکي توانسته باشم مقصود نهايي ام را رسانده باشم.

mokaram
2014/06/07, 07:17
یادگیری مثبت نگری
برای نواختن پیانو، صحبت به زبان های خارجی یا حتی ضربه زدن به توپ تنیس، یادگیری امری عادی و شیوه ای متداول تلقی می شود. نکته اینجا است که همان انعطاف ذهنی که باعث می شود شما در کارهای ساده یا ورزش ها مهارت پیدا کنید، این امکان را برای شما فراهم می آورد که مثبت اندیشی را بیاموزید


شوان آچور نویسنده کتاب «مزایای خوشبختی» نقل می گوید: «همان طور که مغزما شکل ها و طرح ها را در بازی تتریس تشخیص می دهد و نحوه چیدن سریعتر آن ها را فرا می گیرد، می توانیم به مغزمان بیاموزیم که چیزهای خوب در زندگی را کاوش کند (به دنبال نکات مثبت باشد) تا بتوانیم امکانات بیشتری را مشاهده کنیم، انرژی بیشتری احساس کنیم و به سطوح بالاتر موفقیت دست یابیم.» آچور این اثر را «اثر مثبت تتریس» می نامد.


تمرین شاد بودن
چگونه این کار را انجام دهیم ؟ چن چهار فعالیت ساده را پیشنهاد می کند که به وسیله آنها می توان مغز را آموزش داد تا به پدیده ها نگاه مثبت تری داشته باشد:


_ جست وجوی روزانه برای سه نکته مثبت
در پایان هر روز از سه اتفاق خوبی که آن روز برای شما رخ داده است، فهرست تهیه کنید و درباره عوامل رخ دادن این اتفاقات تامل کنید. اتفاقات خوب می توانند هرچیزی باشند، دیدن یک دوست قدیمی، نکته جالبی که یکی از همکاران در محل کار تعریف می کند یا حتی یک غروب آفتاب زیبا. ثابت شده است که جشن گرفتن موفقیت های کوچک باعث افزایش انگیزه و شعله ور شدن شادی می شود. ثبت روزانه اتفاقات خوشایند باعث می شود که احساس بهتری داشته باشید و وقایع بهتری برای شما رخ دهند.


_ روزانه از یک نفر تقدیر کنید
این روش را خیلی دوست دارم. برای داشتن چیزهای خوبی که به دست می آورید باید آنها را تشخیص دهید و اجازه دهید که دیگران هم بدانند که آن موضوع برای شما هم اهمیت دارد و شما متوجه آن شده اید. زمان بگذارید و از تلاش یک نفر از اقوام یا دوستان تان در برابر دیگران تشکر یا تمجید کنید. یک روش دیگر ارسال ایمیل های روزانه برای یک شخص است. آن شخص می تواند معلم قدیمی مدرسه شما باشد که زمانی به شما نصیحت ارزشمندی کرده است و اکنون هر روز از آن سپاسگزاری می کنید. از خودتان شجاعت نشان دهید و از یک همکار یا حتی کسی که فقط یکبار او را ملاقات کرده اید، تشکر کنید.


_ یک کار نیک انجام دهید
انجام کارهای نیک (حتی کار کوچکی مانند آوردن لبخند بر لبان یک نفر در محل کار) باعث افزایش سطح خوشحالی می شود. متوقف کردن انجام کاری که انرژی فکری زیادی لازم دارد این قدرت را به شما می دهد که از حلقه منفی نگری خارج شوید. سعی کنید کارهای خوب کوچک شما محسوس باشند؛ مثلا خرید یک فنجان قهوه برای کسی.


_ مراقب ذهن تان باشید
تمرکز یعنی توجه داشتن به زمان حال بدون قضاوت درباره آن، باز کردن درهای آگاهی و رها کردن ذهن فرا تر از محدودیت های منفی که می تواند به برقراری تعادل و مثبت دیدن تصاویر پیرامون کمک کند.
3628

علی فاطمی
2014/06/07, 08:40
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی (http://www.naabrestaurant.com/ghazaye_rouh/?p=1575)
چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع.
سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.
مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم .
کلمات نیز تأثیر بسیاری بر افکار و احساسات ما می گذارند. کلمات می تواند ما را بسیار هیجان زده، متأثر یا خوشحال کند. پس دقت کنید کلماتتان را در جهت مثبت و زیبا کردن افکار و احساساتتان به کار ببرید.
به کاربردن واژه ها و عبارات تأکیدی مثبت در زیباتر شدن افکار و اعمال ما و بهبود کیفیت زندگیمان تأثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی می شود. مثل این جمله: «من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم می رسم.»
هیچگاه مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نکنید. این فکر که دنیا سرشار از مشکل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونه ای مثبت و خوب می شود.
نحوه اظهار نظر کردن در مورد دیگران و کارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی کنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نکنید. ابتدا در مورد آن فکر کنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح کنید تا تأثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد.
در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند که با افکار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی کنید تا حد امکان با چنین افرادی همنشین نشوید.
بسیاری از مردم افکار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها می دهند. حتی در صحبتهایشان با یکدیگر مدام از سختیهای کارشان، کم خوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله می کنند و همین امر تأثیر منفی بر فکر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان می شود.
مطمئن باشید که اطرافیانتان هیچ علاقه ای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند. سعی کنید در مورد جنبه های مثبت زندگی و کارتان برای دیگران صحبت کنید. زیرا شنیدن آنها می تواند برای دیگران هم جالب باشد.
به نظر شما بهتر نیست که ما به جای اینکه فقط به مشکلات، بی عدالتی ها، گرانی و تورم، بی پولی، بیکاری و هزاران فکر منفی دیگر تمرکزکنیم، به اینکه در زندگیمان بسیاری از اوقات کارها درست و خوب پیش می روند فکر کنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شکایت از زندگی و کار، هر جا که هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوش اقبالی صحبت کنیم؟
ممکن است شما در آخرین سفرتان از اینکه هواپیما چند ساعت تأخیر داشته و مجبور شده اید چند ساعت از وقتتان را در فرودگاه بگذرانید، بسیار ناراحت و معترض باشید و تا چند روز از تأخیر پرواز و خستگی مفرط خود به خاطر معطلی در فرودگاه، با ناراحتی و دلخوری برای دوستان و همکارانتان تعریف کنید. ولی آیا تا به حال از پروازهای خوب، راحت، به موقع و به سلامت خود بسیار خوشحال شده اید و آیا آنها را بارها برای دوستانتان تعریف کرده اید؟
وقتی از شما می پرسند آیا امروز روز خوبی داشته اید، چه جوابی می دهید؟ آیا جواب می دهید: «روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود.» یا می گویید: «روز خوبی داشتم. خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود.»
اگر به تمام لحظات زندگیمان فکر کرده و آنها را مرورکنیم، می بینیم که در طول زندگی لحظات خوشایند و لذت بخش زیادی برای ما رخ داده است. پس چرا به جای فکر کردن به لحظات شاد و زیبای زندگیمان به لحظات سخت فکر کنیم؟
فراموش نکنید که افکار منفی می تواند یک روز سفید را خاکستری نشان دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا و سفید می کند.
به طورکلی مثبت اندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می کند. شما می بایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش کنند. با این کار شما می توانید هم به اطرافیان خود کمک کرده و هم روحیه مثبت اندیشی خود را تقویت کنید.
هرگاه حادثه ناراحت کننده ای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینکه مأیوس و نگران شوید، آن را به فال نیک گرفته و به این فکر کنید که قطعا” راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و می بایست آن راه را بیابید.
سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان می کند:
«خدا گر به حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در دیگری»
به فرض اگر شما شغلتان را از دست داده اید، پیشنهاد می کنم به جای تأسف و ناراحتی، خوشحال باشید زیرا این مسئله پیام مثبتی برای شما دارد. از دست دادن شغلتان بدین معناست که شما باید وارد کار جدید و بهتری شوید و فراموش نکنید که در هر امری حتی به ظاهر ناراحت کننده، جایی برای خوشحالی و موفقیت وجود دارد.
نوع نگرش و تفکرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او می باشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است.
خوش بینی نیز می بایست عاقلانه باشد . نباید خوش بینی را با اعتماد کورکورانه به هر کسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلا” در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در کنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم. نظر نقادانه به شما کمک می کند که جلوی هدر رفتن سرمایه تان را بگیرید و دقیق ترو بهتر تصمیم بگیرید. اگر قرار است در کاری سرمایه گذاری کنید بهتر است، ۷۰% با دید خوشبینانه و ۳۰% با دید نقادانه جلو بروید و در مورد آن کار تفکر و بررسی کرده و سپس تصمیم گرفته و اقدام کنید.

علی فاطمی
2014/06/07, 08:43
شما هرگز یک دزد را به خانه دعوت نمی کنید!

پس چرا اجازه می دهید افکاری که شادی شما را می دزدند در ذهن شما سکنی گزینند؟؟

علی فاطمی
2014/06/07, 10:38
چگونه مثبت انديش باشيم؟ (http://warbar.blogfa.com/post-18.aspx)
اثرات مثبت انديشي در شاد زيستن / مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی / چگونه برای زندگی بهتر افکار مثبت داشته باشیم؟ در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتي برخوردارند كه ميتوانند سازنده يا ويرانگر باشند ، بنابراين بايد بياموزيم كه افكارمان را هوشمندانه كنترل كنيم تا در زندگي به موفقيتها و كاميابيهاي بزرگی دست يابيم . يكي از اين راهكارها يادگيري روشهايي است كه باعث مثبت انديشي در ما ميشود و افكار منفي را از ما دور ميكند . در زير به 30 مورد از توصيه هايي كه باعث ايجاد مثبت انديشي ميشوند اشاره ميشود: 1- نسبت به خودمان احساس خوبي داشته باشيم و خود را خوب ، دانا و با ارزش بدانيم.
2- ليستي از صفات مثبت خود تهيه كنيم و راه هاي تقويت آنها را بيابيم و تجربه كنيم.
3- ليستي از افكار منفي خود در طي روز تهيه و سعي كنيم براي هر فكر منفي يك فكر مثبت معادل بيابيم تا به كمك آن بتوانيم با افكار منفي مقابله كنيم.
4- سعي كنيم در گفتار و برخوردهاي روزانه از كلمات و جملات مثبت استفاده كنيم . مثلا در ملاقات با ديگران به جاي استفاده از كلمه "خست ه نباشيد" كه داراي بار منفي و القاي حس خستگي است ، بگوييم "خدا قوت" ، "شاد باشيد" و امثال آنها.
5- افكار خود را متوجه خوبيها و جنبه هاي مثبت زندگي كنيم تا به مرور مثبت نگر شويم.
6- با خوش بيني ، سعي كنيم دستوراتي را به ذهن خود بدهيم كه انديشه هاي جديد مثبت شكل گيرند.
7- هر روز صبح كه از خواب برميخيزيم با نگاه كردن به منظره اي زيبا ، روز خود را با نشاط آغاز كنيم.
8- از افراد منفي نگر يا موقعيتهايي كه باعث ايجاد افكار ناخوشايند يا منفي ميشوند دوري و يا سعي كنيم كمتر با آنها برخورد داشته باشيم.
9- به مشكلات به عنوان محكي براي ارزيابي توانايي هاي خود نگاه كنيم و هرگز نتيجه بدي را پيش بيني نكنيم زيرا مشكلات فقط به اندازه اي مهم هستند كه ما آنها را مهم مي پنداريم.
10- به لحظات و خاطرات زيبا و دوست داشتني گذشته خود فكر كرده و سعي كنيم آنها را تكرار نماييم.
11- از ترديد و دودلي دوري كرده و كارها را با جديت دنبال كنيم.
12- به نداي منفي دروني خود و تلقين هاي نگران كننده و مخرب ديگران بي توجه باشيم و سعي كنيم عكس آنها را انجام دهيم.
13- به قدرت بيكران خداوند ايمان داشته باشيم و با خود تكرار كنيم كه من لياقت بهترينها را دارم و با لطف خداوند به آنها خواهم رسيد.
14- از ميان اهداف خود هدفي را انتخاب كنيم كه اميد بيشتري به موفقيت آن داريم و در تلاش براي تحقق آن ، به فكر تاييد يا تكذيب ديگران نباشيم.
15- در توصيف احوال و زندگي خود از كلمات مثبت استفاده كنيم.
16- در تعريف از افراد خانواده يا دوستان از كلمات مثبت و روحيه بخش استفاده كنيم.
17- از چشم و هم چشمي و حسادت كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري و سعي كنيم روش خود را خودمان انتخاب كنيم.
18- هرگز شعار خواستن ، توانستن است را فراموش نكنيم و بدانيم كه در سايه سعي و تلاش به آنچه بخواهيم ميرسيم.
19- قدر لحظات زندگي را بدانيم و آنها را بخوبي استفاده كنيم ، زيرا هرگز تكرار نخواهند شد.
20- براي تغيير اوضاع و شرايط نامساعد اقدام كنيم و مطمئن باشيم كه ميتوانيم آنها را از بين ببريم.
21- از خود انتظار بيش از حد نداشته باشيم و خود را همه فن حريف ندانيم ، به عبارت ديگر ، از كمال گرايي مطلق كه باعث اضطراب و احساس عجز و ناتواني ميشود خودداري كنيم.
22- خود را از قيد و بندهاي آزار دهنده رها ساخته و ساده زندگي كنيم تا فكر و خيال آسوده اي داشته باشيم.
23- از انزوا و گوشه گيري كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري كرده و اوقات خود را در جمع خانواده و دوستان سپري كنيم.
24- هر وقت كه احساس كرديم افكار منفي به سراغمان آمده است ، وضعيت خود را تغيير دهيم و به كاري سرگرم شويم.
25- ممكن است هنگام خواب در رختخواب ، افكار منفي به سراغمان بيايد . پس تا خسته نشده ايم به رختخواب نرويم.
26- هرگز خود را بدبخت و ناتوان و درمانده احساس نكنيم و از مطالعه و گوش دادن به اشعار و مخصوصا آهنگهايي كه چنين حسهايي را القا ميكنند خودداري كنيم.
27- اعتماد به نفس خود را در هر شرايطي حس كنيم و هرگز به ديگران اجازه ندهيم آنرا متزلزل كنند زيرا اعتماد به نفس كليد خلق تفكر مثبت است.
28- خنديدن را فراموش نكنيم . خنديدن باعث ميشود تا افكار ناراحت كننده و منفي جاي خود را به افكار مثبت و شاد بدهند.
29- بدانيم كه اجراي راهكارهاي تقويت مثبت هيچ هزينه اي ندارند و به سن افراد نيز مربوط نميشوند.
30- بايد به تقويت مثبت انديشي ايمان داشته باشيم و اين شعار را هرگز فراموش نكنيم كه "اگر افكارمان را كنترل كنيم ، زندگي مان متحول ميشود

Ali Parsaei
2014/06/07, 15:45
مثبت انديشي خيلي ساده است،
کافي است يک تاپيک ايجاد کني و دوستانت را دعوت کني که در آن راجع به مثبت انديشي صحبت کنند :)
بعد خواهي ديد مانند آن گلدان گل ياس پشت پنجره، هر روز صبح که پرده را کنار مي زني، چند گل تازه و خوشبو در آن روييده است.

Ali Parsaei
2014/06/07, 16:01
هيچ مي دانيد چرا بچه ها اينقدر شاد هستند؟
چون مثل بزرگتر ها نه دائم انرژي خود را صرف نقد و تفسير رفتار اطرافيان مي کنند و نه صرف اينکه اطرافيان چه نظري راجع به آنها دارند!

Ali Parsaei
2014/06/07, 16:14
چند سال پيش کتابي در حوزه روانشناسي رايج شده بود به نام روانشناسي تصوير ذهني (يا سايکو سيبرنتيک)
جالب اين بود که نويسنده آن يک دکتر جراح بيني بود! نه يک روانشناس!
او در اين کتاب بيان نموده بود که مشکل اصلي اکثر بيماران من در اصل تصويري بود که از خود در ذهنشان درست کرده بودند! و عمل بيني در واقع به آنان کمک مي کرد که آن تصوير ذهني که از خود ساخته اند را تغيير دهند و همين امر بود که به بهبود وضعيت روحي آنها کمک مي کرد.
توضيحش مفصل است، خلاصه اينکه سعي کرده بود با راهکارهايي به بيماران کمک کند که اين تصوير را عمل کنند! نه بيني را!

علی فاطمی
2014/06/07, 16:31
چه زمانی مثبت اندیشی در ذهن ما نهادینه می شود؟ زمانی که :

۱- ذهنی برتر پر از احساسات مثبت به پتانسیل های این جهان داشته باشیم.
۲- قلبی گشوده، مهربان و دوست داشتنی داشته باشیم.
۳- جسمی زنده، پویا و پر از انرژی داشته باشیم.
۴- با روح خود پیوندی عمیق داشته باشیم.
نگرش منفی یا مثبت به زندگی از روح انسان سرچشمه می گیرد. این بخش از هستی ماست که نامتناهی است و با ذهن جهانی یعنی منبع اصلی آفرینش در ارتباط است.

Behnam
2014/06/09, 10:47
۱۰ نگرانی موثر بر مثبت اندیشی شما


این روزها بسیاری از مردم تحت فشار استرس هایی هستند که تأثیر منفی بر زندگی و مثبت اندیشی*شان دارد.


گاهی افراد اهمیت مثبت اندیشی را از یاد می برند و این ها درست همان افرادی هستند که همیشه در حال حل مشکلات خود در محیط کار و خانه هستند و این ناراحتی ها و استرس ها لحظه به لحظه ذهنشان را مسموم می کند.


این ساز و کار به صورتی است که شخص خودش متوجه نمی شود. اگر شما هم در چنین شرایطی به سر می برید لیست ۱۰ تایی زیر از ناراحتی های روزمره که مثبت اندیشی ما را نشانه می رود حتماً در مورد شما نیز صادق است. بگذارید ببینیم چه افکار مزاحم و بی فایده ای می توانند بر تفکرات مثبت شما تأثیر بگذارند و نیز راه حلی برای پایان دادن به آن ها بیابیم.


۱- کمبود وقت : برای تکمیل پروژه ها، خرید، تماس با خویشاوندان و … . در کل می توان گفت این لیست بی پایان است. هجمه ی بی وقفه ی امور زندگی مانع انجام وظایف شخصی و شغلیمان می شود و در نتیجه همیشه استرس و نگرانی آن ها را داریم و نمی توانیم مثبت اندیش باشیم.


راه حل: همواره سعی کن اوقاتی را به خانواده، خودت، تفریح و … اختصاص دهی. این کار می تواند موجب آرامش شود و تو را از بند فکرهای منفی رها کند.


۲- رقابت: این روزها همه در حال رقابتند. همه می خواهند بهترین باشند. و افراد در این پیکار شخصیت، شأن و مثبت نگری*شان را فراموش می کنند. دروغ، خیانت و … رواج می یابد.


راه حل: اندکی صبر کن و به جایگاهی که در آن قرار داری فکر کن. کجایی؟ چه کاره ای؟ هدفت چیست؟ آیا همین ها کافی هستند؟ راضیت می کنند؟ ادامه نده و فکر کن ببین مهم ترین ها در زندگیت چه چیزهایی هستند.


۳- نمی توان چندین کار را با هم انجام داد: نمی توان از یک انسان معمولی انتظار داشته باشیم مانند جولیوس سزار بتواند حداقل سه کار را در آن واحد مدیریت کند. در کل ذهن انسان در لحظه می تواند تنها بر یک عمل متمرکز شود و انجام چند کار در یک زمان خلاقیت و کیفیت کار و نتایج آن را کاهش می*دهد. همه ی این ها باعت بروز استرس و نگرانی می شود.


راه حل: اولویت تعیین کن. هر کاری به نوبت. این بهترین راه برای انجام کارها است.


۴- ثروت و پول: حتی اگر پولدار و ثروتمند باشی باز هم همیشه نگران آن هستی. انسان ها به دنبال ثروت و جاه همه چیز را فراموش می کنند، دچار افسردگی می شوند و همواره مضطرب و پریشانند.


راه حل: همواره به خاطر داشته باش پول وسیله است نه هدف. سعی کن کمتر به پول فکر کنی و به لذت های دیگر در زندگی بپردازی.


۵- پیری: امروزه مسئله ی جوانی چه به طور طبیعی و چه در نتیجه ی عمل های جراحی زیبایی و … بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. مردم بر این باورند که افراد جوان تر الزاماً موفق و شاد هستند و به همین دلیل با اولین چین و چروک ها حتی در ۲۵ سالگی می ترسند و غصه می خورند.


راه حل: داشتن چهره ای مثبت راهی خوب برای زیبا به نظر رسیدن است. اگر انسان مثبت گرایی باشید حتماً همه دوستت خواهند داشت.


۶- آگاهی: در ذهن یک شخص امروزی این باور عمومی وجود دارد که داشتن اطلاعات و آگاهی یعنی موفقیت. به همین دلیل افراد همیشه نگران اخباری هستند که فرصت نکرده اند بشنوند، بخوانند و پیگیری کنند.


راه حل: بپذیر که نمی شود همه چیز را در دنیا بدانی. باید تنها به دنبال اطلاعاتی باشی که به دانستن آن نیاز داری و البته به دنبال اخبار بد که موجب افسردگی می شود نباش. گاهی دست از سر اخبار بردار!


۷- هنجارهای زندگی: برخی افراد نگرانند که مبادا شیوه ی زندگیشان غلط باشد. وقتی نگران شباهت های زندگیمان با دیگران هستیم برخی از امور مانند علایق شخصی و اصالتمان را از دست می دهیم.


راه حل: آن چه دیگران می گویند و می اندیشند را فراموش کن. وقتی نگران تفکرات همکاران و همسایه ها و اقوام هستی ممکن است اندیشه ها و اعتقادات خودت را از یاد ببری.


۸- عشق: طبیعت بشر به گونه ای است که همیشه دلواپس عشقش است. وقتی عاشق نیستی و از تنها ماندن می ترسی، وقتی عاشقی و می ترسی عشقت را از دست بدهی و نیز زمان هایی که در سوگ عشق پیشینت زانوی غم بغل گرفته ای.


راه حل: مطمئناً عشق احساس فوق العاده*ی در انسان ایجاد می کند اما وجود یا عدم وجودش به آرزوها و افکار انسان وابسته نیست. آرام و آسوده به زندگیت برس و نگران آن نباش و آن گاه خواهی دید که همه چیز درست می شود و خود به خود به پیش می رود.


۹- تصادفات: روزانه از طریق تلویزیون چندین خبر ناگوار و منفی درباره ی درباره ی حملات مختلف، تصادفات رانندگی، سقوط هواپیماها و بلایای طبیعی به گوش افراد می رسد و به همین خاطر است که آنها همیشه نگران چیزهایی هستند که شاید اتفاق بیافتند.


راه حل: سعی کن مثبت باشی و به چیزهای خوب فکر کنی. با ترسیدن چیزی حل نمی شود پس از زمان حال لذت ببر و حضور ذهن داشته باش. اجازه نده اخبار بد باشند که ذهن تو را کنترل کرده و جهت می*دهند.


۱۰- آب و هوا: شاید خنده دار باشد ولی تنها گزارشگران، خلبان ها و زمین شناس ها نیستند که درباره شرایط آب و هوایی نگرانند. اگر آماری از خواندن و دیدن و شنیدن اخبار آب و هوا توسط افراد عادی داشته باشیم می فهمیم که مسئله ی آب و هوا برای عده ی زیادی از مردم یک مسئله ی جدی و نگران کننده است.


راه حل: چیزی به نام هوای بد وجود ندارد. سعی کن انواع آب و هوا را امتحان کنی و نگران برف و باران و باد نباشی.


نتیجه: همه ی این ترس ها ممکن است در زندگی روزمره ی شما نیز وجود داشته باشد و شما متوجه سمی که به ذهنتان وارد می کنند و نیز تداخل آن ها با افکار مثبتتان نباشید. در دنیای مدرن افراد عادت کرده اند لزوم وجود اندیشه ها و اعمال مثبت و مثبت نگری را فراموش کنند.


ممانعت از این نگرانی ها کار ساده ای نیست. فقط باید کمتر به آن ها فکر کنی تا اثراتشان کمتر شود. به یاد داشته باش که مثبت اندیشی کلید شادی و موفقیت در زندگی است. به استقبال افکار مثبت برو و اجازه نده نگرانی های غیر ضروری سلامت و سعادتت را به خطر بیاندازند.


منبع : lifehack

علی فاطمی
2014/06/09, 13:35
http://degaresh.com/site/wp-content/uploads/2012/12/Optimism-380-285-2.jpg (http://degaresh.com/)

اگر می خواهی از داشتن یک ذهن مثبت اندیش بهره مند شوی باید:

۱- عقاید و افکار بازدارنده را از خودت دور کنی
هر انسانی باورها و ایده هایی در ذهنش دارد که باید گهگاه به چالش کشیده شود. هر روز به صدای درونت گوش بده و وقتی می بینی غلط و قدیمی هستند به راحتی آن ها را دور بیانداز.
۲- گذشته را پشت سر بگذار
مجبور نیستی بار گذشته را همواره به دوش بکشی. گذشته گذشته! ببخش و بگذار بگذرد. اگر این کار را نکنی یعنی ترجیح می دهی همیشه تحت آسیب و صدمات وارده از آن ها باشی. وقت آن رسیده که دست به انتخاب بزنی.
۳- ذهن خودخواهت را ساکت کن
ذهن خودخواهت همان صدای درونی است که فریاد می زند همیشه آزرده باش و بترس! او معتقد است با کنترل و قدرت دیگران می توان زمام امور را در دست گرفت و تو می دانی که مسلماً عقیده اش غلط و ویرانگر است اما با تو می جنگد تا ثابت کند که تو در اشتباهی! در درونت به دنبال صدای ذهن متعالی، قلب گشوده و روح پاکت بگرد. در این هاست که به آموزه های درست و فرا راه خواهی رسید.
۴- در زمان حال زندگی کن
زندگی در اینجا و اکنون یعنی با فراغ بال می توانی از تمامی مواهب و فرصت هایی که به تو عرضه می شود استفاده کنی. حوضچه ی اکنون پر است از شادی، عشق، آگاهی، بینش، نور، صلح، امید، شفا، زیبایی و آزادی.آنچه را شایسته ی تقدیر می دانی به سرعت در زمان حال خواهی یافت.

زندگی تر شدن پی در پی ،
زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون”است.
سهراب سپهری


5- رابطه ای زنده و پویا با روحت ایجاد کن
روح تو صبورانه در انتظار پر شدن از دانش جهانی است. فقط باید آن را بگشایی و به درونت گوش فرا دهی. طنین صدای روح همواره حمایتگر، روشنگر و هوشمندانه است. چه کسی آن را شایسته ی تقدیر و تشکر نمی داند؟
حال از موهبت های این راه و روش مثبت بهره گیر و در جهان پیرامونت با فراغ بال گشتی بزن!

Behnam
2014/06/21, 10:28
اصل 90/10

Behnam
2014/07/19, 15:58
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن
حرف از هیاهو کم بزن، از آشتی ها دم بزن
از دشمنی پرهیز کـن، شمشیر را باور نکـن
خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان
تو شـــاهکـار خلــقتی، تحــــقیر را بــاور نکـــن
بر روی بوم زندگی، هر چیز می خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست، تقــدیر را باور نکــن
تصویر اگر زیبا نبود، نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رســم کن، تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید
پرواز کـــن تا آرزو، زنجیر را باور نکن

4095

~M*E*H*D*I~
2014/07/25, 12:33
سراغ مشکلات بزرگ نروید چرا که سه چیز را از شما می گیرد: اول، بودجه، دوم، زمان و سوم، مثبت اندیشی که تنها منبع به پیش راندن آدمیزاد است و از قضا مقدارش محدود است. مشکلات بزرگ مثل مسائل نظام آموزشی، حاصل سال ها خطا و قوانین ناقص و اجرای بد و تغییرات اجتماعی و محیطی و مسائل دیگر است و به سراغ آن ها رفتن فقط تمامی هزینه ها را سوخت می کند. اما راه چاره چیست؟ کوچک فکر کنید، دنیا را مثل بچه ها ببینید. یک جزء از یک مشکل را پیدا کرده و سعی کنید در قدمی کوچک آن را حل کنید. قدم های کوچک شاید به نظر نیاید اما دستاورد دارد. برعکس برنامه های بزرگ که در آن جاه طلبی وزیاده خواهی موج می زند ولی دستاورد در مقابل هزینه هایی که می شود، بسیار ناچیز است.

rosesefid
2014/07/26, 13:42
ولي من نميدونم چرا اعتقادي به مثبت انديشي ندارم هر دفعه هم كه مثبت بودم دقيقا برعكس شده و خورده تو ذوقم! :(
ولي خب هميشه برام سواله كه آخه مگه ميشه؟!! يه نفر زندگيش جوري باشه كه انگار خدا جلوتر از اين آدم داره راه رو براش آسفالت ميكنه يه نفرم زندگيش پر از چاله چوله!!!!!!! يكي از دوستام با اينكه خيلي هم آدم منفي بافيه، به قدريييييي خوش شانسه تو تمام مراحل زندگيش!! اصلا بعضي اتفاقهارو كه تعريف ميكنه يا به چشم خودم ميبينم هنگ ميكنم!!!!

~M*E*H*D*I~
2014/07/26, 13:55
ولي من نميدونم چرا اعتقادي به مثبت انديشي ندارم هر دفعه هم كه مثبت بودم دقيقا برعكس شده و خورده تو ذوقم! :(
ولي خب هميشه برام سواله كه آخه مگه ميشه؟!! يه نفر زندگيش جوري باشه كه انگار خدا جلوتر از اين آدم داره راه رو براش آسفالت ميكنه يه نفرم زندگيش پر از چاله چوله!!!!!!! يكي از دوستام با اينكه خيلي هم آدم منفي بافيه، به قدريييييي خوش شانسه تو تمام مراحل زندگيش!! اصلا بعضي اتفاقهارو كه تعريف ميكنه يا به چشم خودم ميبينم هنگ ميكنم!!!!

من معتقدم شرایط امروز آدم منتج از کارهاییه که قبلا انجام داده ، به عنوان مثال اگر کسی از موقعیت شغلی فعلیش ناراحته نتیجه برنامه ای هست که 10 سال پیش تو دوران دبیرستان چیده زیاد به شانس مربوط نیست

misammisam
2014/07/27, 00:40
من معتقدم شرایط امروز آدم منتج از کارهاییه که قبلا انجام داده ، به عنوان مثال اگر کسی از موقعیت شغلی فعلیش ناراحته نتیجه برنامه ای هست که 10 سال پیش تو دوران دبیرستان چیده زیاد به شانس مربوط نیست
من مخالفم و معتقدم شانس تو زندگي آدما خيلي تاثير گذاره ، البته تا شانسو چي بدونيم ، مثلا همين كسي ميگيد از دوران دبيرستان برنامه ريزي داشته ، خودش يه نوع شانسه كه يه آدمايي سر راهش قرار گرفتن كه اين برنامه ريزي رو ازشون ياد گرفته و فهميده كه چه چيز مهميه ، وگرنه آدمي كه اصلا چنين چيزيرو لمس نكرده از كجا بايد بدونه بايد براي 10 سال بعدش از الان برنامه ريزي كنه ، مگه اينكه طرف خاص باشه !!!!!!!

Javid Mokhtari
2014/07/27, 01:34
اطراف ما پر است از فرصت ها و روزنه ای برای موفقیت اما افسوس که ما نمی بینیم یا اینکه میبینیم و توجهی به ان نداریم.گاهی کسانی هستند که به این فرصت ها جواب می دهند و به موفقیت می رسند.در نظام خلقت چیزی به نام شانس وجود ندارد کسی که شانس را پلی برای موفقیت می داند بدان که وجود خدا را منکر شده است.
"همیشه یاد گرفتیم که زمانی به یک دست آورد ناخود آگاه میرسیم شانس را برای تفسیر موفقیت خود به کار می بریم.پس تکلیف خدا این وسط چیست."

علی فاطمی
2014/07/27, 07:31
اصولا با شانس موافق نیستم ولی اینکه آدم ها در موقعیتها و مواجهات مختلف می تونن سرانجام مختلفی داشته باشند را قبول دارم. متاسفانه انسانها قدر موقعیت خودشون رو به خوبی نمی دونن و دائماً از اینکه این هست یا نیست برای خودشون مسئله درست می کنن . چیزی که شدیداً بهش معتقدم اینه که هر کسی حاصل دسترنج خودش رو می بره و اگر هم به چیزی نرسه اول باید خوش رو سرزنش کنه ، چرا که همه نخبه ها مثل دکتر فرهنگ ( دیشب تو برنامه ماه عسل اومده بود ، تو 25 سالگی دکترای فیزیک داره ، استاد دانشگاه علم و صنعت ، دانشجوی فوق دکترا ) تویه خانواده تماماً نخبه بدنیا نیومدن .
و نکته مثبت اندیشی: هیچوقت نباید به خاطر عدم رسیدن به هدف خودمون را با بدشانس بودن سرزنش کنیم ، اگر تلاش کردی و نرسیدی باز هم باید خوشحال بود چرا که تلاشت رو کردی و مطمئنی که با تلاش بیشتر قطعاً به خواستت می رسی.

Behnam
2014/08/10, 09:03
4326

حسام بحرانی
2014/11/16, 01:00
زنی که عادت داشت هر روز صبح بابت چیزهایی که خداوند به او داده است از خدا تشکر کند، یکی از روزها نوشت:

خدا را شكر كه تمام شب صدای خُرخُر شوهرم را می شنوم، این یعنی او زنده و سالم در كنار من خوابیده است!

خدا را شكر كه دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاكی است، این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند!

خدا را شكر كه مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیكار نیستم!

خدا را شكر كه لباسهایم كمی برایم تنگ شده اند این یعنی غذای كافی برای خوردن دارم!

خدا را شكر كه در پایان روز از خستگی از پا می افتم این یعنی توان سخت كار كردن را دارم!

خدا را شكر كه باید زمین را بشویم و پنجره*ها را تمیز كنم این یعنی من خانه ای دارم!

خدا را شكر كه در جایی دور جای پارک پیدا كردم این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم موتوری برای سوار شدن!

خدا را شكر كه سر و صدای همسایه*ها را می شنوم این یعنی من توانائی شنیدن دارم!

خدا را شكر كه این همه شستنی و اتو كردنی دارم این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم!

خدا را شكر كه هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم این یعنی من هنوز زنده ام!

خدا را شكر كه گاهی اوقات بیمار می شوم این یعنی به یاد آورم كه اکثر اوقات سالم هستم!

خدا را شكر كه خرید هدایای سال، جیبم را خالی می كند این یعنی عزیزانی دارم كه می توانم برایشان هدیه بخرم!

بر روی هر پله ای که باشی خدا یک پله از تو بالاتر است، نه بخاطر آنکه خداست چون می خواهد دستت را بگیرد
و آرامش آنست که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست.
خدای من عظمتت رو شکر