هزار و یک شب اکسل - شب بیستم - نکته ای در خصوص زمان - نکته ای برای دیدن کاراکترها

[امين اسماعيلي]

با درود طبق معمول هر شب امودیم که اول با چند تا حکایت گرم شیم بعد ببینیم حوصله دازیم یه قصه تعریف کنیم یا اینکه نه
خوب منم که باز شیرازی....... اه بابا واقعا فکر کردین شیرازیا ........... نه اینطوری نیستاااا من که تا این موقع بیدارم دارم قصه میگم په ای نشونه ی چیه.. خوب بریم سر اصل مطلب که تا خواب به چشماتون نیومده حداقل بخونینش یالا با توام خابالو پاشو چشماتو یه آب بزن ..... خب حکایت ها رو بخونین تو فایل زیر:

اخطار: این یک موضوع قدیمی است به دلیل قدیمی بودن موضوع، ممکن است برخی فایل های ضمیمه به درستی کار نکنند. لطفا در صورت عدم ضرورت، از بالا آوردن موضوعات قدیمی خودداری نمایید.