این عرقا مجازی جون شوما در حد حافظ و مولانا و همشهری برو بچ مشدی : عطار
میگین نه :
درون آینه روبرو چه میبینی
تو ترجمان جهانی بگو چه میبینی
تویی برابر چشم در برابر چشم
در آن دو چشم پر از گفتگو چه میبینی
تو هم شراب خودی هم شراب خواره خود
سوای خون دلت در سبو چه میبینی
در آن گلوله آتش گرفته ای که دل است
و باد می بردش سو به سو چه میبینی
شعر : حسین منزوی
آواز: همایون شجریان
دیگه چجوری بچه های مشد را تحویل بگیریم آخا
[CENTER][B][SIZE=3][COLOR=#ee82ee]چه جوری میشه با چشمای باز خوابید ؟ [/COLOR][/SIZE][/B][/CENTER]
PLAN while others are playing
(برنامه ریزی کن وقتی که دیگران مشغول بازی کردنند)
STUDY while others are sleeping
(مطالعه کن وقتی که دیگران در خوابند)
DECIDE while others are delaying
(تصمیم بگیر وقتی که دیگران مرددند)
PREPARE while others are daydreaming
(خود را آماده کن وقتی که دیگران درخیال پردازیند)
BEGIN while others are procrastinating
(شروع کن وقتی که دیگران در حال تعللند)
WORK while others are wishing
(کار کن وقتی که دیگران در حال دعا کردنند)
SAVE while others are wasting
(صرفه جویی کن وقتی که دیگران در حال تلف کردنند)
LISTEN while others are talking
(گوش کن وقتی که دیگران در حال صحبت کردنند)
SMILE while others are frowning
(لبخند بزن وقتی که دیگران خشمگینند)
PERSIST while others are quitting
(پافشاری کن وقتی که دیگران در حال رها کردنند)
چگونه خيلي خيلي موفق شويم ( موفقيت واقعي ) ( از آب گل آلود ماهي بگير وقتي همه در حال برنامه ريزي كردنند )
( مدرك دكترا و فوق بخر وقتي همه در حال مطالعه هستند )
( هيچ تصميمي نگير وقتي همه در حال تصميم گيريند )
( زد و بند كن وقتي بقيه فكر ميكنن در حال آمده شدند )
( مخالفت كن وقتي بقيه در حال شروع كردنند )
( اختلاس كن ( حد الامكان ميلياردي ) وقتي بقيه در حال كاركردنند )
( كنتور برق و گاز و ... دستكاري كن وقتي بقيه در حال صرفه جويي كردنند )
( دروغاي شاخدار بگو وقتي همه در حال گوش كردنند )
( هر كي لبخند زد سريع ازش پول دستي بگير )
( حال اونايي كه پافشاري ميكنن رو بگير )
چگونه خيلي خيلي موفق شويم ( موفقيت واقعي ) ( از آب گل آلود ماهي بگير وقتي همه در حال برنامه ريزي كردنند )
( مدرك دكترا و فوق بخر وقتي همه در حال مطالعه هستند )
( هيچ تصميمي نگير وقتي همه در حال تصميم گيريند )
( زد و بند كن وقتي بقيه فكر ميكنن در حال آمده شدند )
( مخالفت كن وقتي بقيه در حال شروع كردنند )
( اختلاس كن ( حد الامكان ميلياردي ) وقتي بقيه در حال كاركردنند )
( كنتور برق و گاز و ... دستكاري كن وقتي بقيه در حال صرفه جويي كردنند )
( دروغاي شاخدار بگو وقتي همه در حال گوش كردنند )
( هر كي لبخند زد سريع ازش پول دستي بگير )
( حال اونايي كه پافشاري ميكنن رو بگير )
از یه عصبانیت ساده شروع شد
از یه حرفی که سنگین تموم شد
از یه برخوردی که گرون تموم شد
بعدش یه خورده حس غریبی که نمی دونی از کجاست
و بعد دور می شی
تا دیگه بی حرمتی نشه
اما ....
منتظری که یه سراغی ازت گرفته شه
با اینکه می دونی محاله ....
روزها می گذرند و تو ...
هی عاشق تر می شی
سردر گم تر می شی
لجباز تر می شی
دلتنگ تر می شی
تا اینکه آخرش حست رو گم می کنی
اونقدر گمش می کنی که حتی یادت می ره که چه حسی بود دیگه حست رو حس نمی کنی
و دردناک تر از این نمی شه
همه چی رو شونه های تو
و کسی از تو نمی پرسه که توانش رو داری ...
گاهی روزها فکر می کنی که محکومی تا هدر بری , تلف بشی
یه روز که بی خیال داری قدم می زنی
یهو یه چیزی هلت می ده که یادت بیاد دلتنگی
اونوقته که هی بغض می کنی و هی نمی ترکه
اون موقع است که بیشتر سردر گم میشی
دوباره هجوم سوالات
دوباره گم شدن
و تو
با این همه سوال
با این همه جاده های بی انتها
روزی صد بار به خدا می گی :
"*خدایا
یه جوری حرف بزن که منم بفهمم ...."
نه می تونی بنویسی
نه بخونی
نه ساز بزنی
هیچ
یک مرده ی متحرک ...
کامنت