گپ کده انجمن اکسل ایران

**~M*E*H*D*I~** · 2015/03/13, 20:37

نوشته اصلی توسط misammisam

[ATTACH=CONFIG]6282[/ATTACH]

قیافه نگیر بچه

**mahdi026** · 2015/03/15, 20:16

نرم افزار تولید عکس 360 درجه با تلفن همراه

Fyuse

**mokaram** · 2015/03/16, 09:18

خبر فوری

نیروی انتظامی پیش بینی کرده امسال آمار تلفات چهار شنبه سوری به صفر خواهد رسید چون

همزمان شده با دیدار پرسپولیس - النصر

به این ترتیب نود درصد جمعیت ایران پای تلویزیون بازی را تماشا میکنن و فقط میمونن طرفدارای تراکتور و سپاهان و استقلال و

باقی تیم ها که جمعا 10 درصد جمعیت کل کشور رو تشکیل میدن

**mokaram** · 2015/03/16, 09:47

تصویب افزایش ۱۷درصدی حقوق کارگران برای همه سطوح

نشست دیشب شورای عالی کار در نهایت با تصویب افزایش 17 درصدی دستمزد همه سطوح کارگری به پایان رسید که حداقل دستمزد کارگری سال آینده 712 هزار و 425 تومان است.
بر همین اساس، مزد روزانه 237475 ریال و حق اولاد 712425 ریال تعیین شد.
تعیین بن خواروبار کارگران در حال چانه زنی میان گروه های کارگری و کارفرمایی است.
در این نشست همچنین حق مسکن 40 هزار تومان و پایه سنوات در ماه 30 هزار تومان تصویب شد.
به گزارش فارس، بن خواروبار هم با 30 هزار تومان افزایش به 110 هزار تومان رسید.
در همین حال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در گفت و گو با شبکه خبر با تایید ارقام ذکر شده گفت:برای اولین سال حداقل دستمزد نسبت به تورم بیشتر در نظر گرفته شد.

**~M*E*H*D*I~** · 2015/03/16, 09:56

نوشته اصلی توسط M_R_M

نشست دیشب شورای عالی کار در نهایت با تصویب افزایش 17 درصدی دستمزد همه سطوح کارگری به پایان رسید که حداقل دستمزد کارگری سال آینده 712 هزار و 425 تومان است.
بر همین اساس، مزد روزانه 237475 ریال و حق اولاد 712425 ریال تعیین شد.
تعیین بن خواروبار کارگران در حال چانه زنی میان گروه های کارگری و کارفرمایی است.
در این نشست همچنین حق مسکن 40 هزار تومان و پایه سنوات در ماه 30 هزار تومان تصویب شد.
به گزارش فارس، بن خواروبار هم با 30 هزار تومان افزایش به 110 هزار تومان رسید.
در همین حال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در گفت و گو با شبکه خبر با تایید ارقام ذکر شده گفت:برای اولین سال حداقل دستمزد نسبت به تورم بیشتر در نظر گرفته شد.

ما که کارمند دولتیم غیر از عیدی هیچی دریافت نکردیم تا امروز بیچاره کارگرا

**mokaram** · 2015/03/16, 10:09

متن کامل سخنرانی دکتر مصدق در دادگاه لاهه

خواستم برای روز 29 اسفند این متن را قرار بدم با خودم گفتم شاید کسی وقتشا نداشته باشه بخونه به همین خاطر امروز این کار را کردم

روحش شاد و یادش گرامی

**Alexis** · 2015/03/18, 17:17

هرچند که بنده نه سواد و مهارت آنچنانی در اکسل دارم که بتوانم در این حوزه خودم را صاحب نظر بدانم و نه همت و پشتکار یادگیری داشته ام
ولی باز هم خودم را جزئی از انجمن اکسل ایران میدانم و انصافا چند تا چیزک کوچکی هم که از اکسل میدانم
مدیون اعضا انجمن اکسل ایران و دوست عزیزم آقای مهندس مکرم هستم :
اجازه بدید سال نو را خدمت همه اعضاء تبریک عرض کنم
برای همگی از درگاه یکتای عالم هستی سلامتی - شادی و پیشرفت آرزو کنم
از خدا میخواهم به من هم توفیق یادگیری بیشتری در سال جدید عنایت کند
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد
در پناه حق و در کانون گرم خانواده بهترین ها را برایتان آرزو دارم

**Ali Parsaei** · 2015/03/20, 00:51

شب عيدي مي خواهم يک کم لبخند روي لبانتان بنشانم، موافقيد؟
قطعه شعر طنز زير از شاعر طنز پرداز مرحوم سيد غلامرضا روحاني است: (تولد 1276 مشهد ـ وفات 1364)

"داد از دست زنم"

شب عید است و گرفتار زن خویشتنم
داد از دست زنم
اوست جفت من و من جفت ملال و مِحَنم
داد از دست زنم
هم "کرب ژرژه" ز من خواهد و هم چادر "وال"
مد و فرم امسال
خود نه شلوار به پای و نه به تن پیرهنم
داد از دست زنم
گیوه ام پاره شده، وین زن عفریته ی پیر
کفش خواهد از جیر
من نه حاجی فرج آقا و نه حاجی حسنم!
داد از دست زنم
پای من مانده چو خر در گِل و دل گشته پریش
او به فکر قِر خویش
گویدم عطر بخر تا که به زلفم بزنم
داد از دست زنم
آن زنِ باقر هیزم شکنِ کودنِ خر
رخت نو کرده به بر
من نه کمتر ز زن باقر هیزم شکنم!
داد از دست زنم
گفت بهر سر طاسم تو کله گیس بخر
مد پاریس بخر
شد فدای سر طاسش همه طشت و لگنم
داد از دست زنم
خواست جوراب فرنگی که برایش بخرم
نبود سیم و زرم
وطنی گر بخرم دور کند از وطنم
داد از دست زنم
گفت گر پول نداری ز چه هستی زنده؟
من شدم شرمنده
گفتمش زنده از آنم که نباشد کفنم
داد از دست زنم
گفته بودم زن نگيرم که شوم پير!
پدرم گفت: بگیر
گفتم: این لقمه بزرگ است برای دهنم
داد از دست زنم
آهنین دل زنی افکنده مرا سخت به دام
رفته یک عمر تمام
جای دارد که شمارند خلایق چدنم
داد از دست زنم
سر ماتيک و کرم معرکه برپا کرديم
جنگ و دعوا کرديم
ريش من کند و تف انداخت به موي ذقنم (ذقن=چانه)
داد از دست زنم
گشت از خانه ی ما شیون و فریاد بلند
داد و بیداد بلند
مشت زد بر دهنم، آخ دهنم، وای دهنم
داد از دست زنم

**Ali Parsaei** · 2015/03/20, 00:58

خوب، بعد از شعر فوق، يک عيدي هم مي خواهم بهتون بدهم که باز هم بيشتر لبخند روي لبانتان بيايد،
اين لينک زير مربوط به ياد دادن دعا به بچه کوچولو را ببينيد:

اللهم اني اسألک علما" نافعا" و رزقا" طيبا و عملا" متقبلا

لينک

**mokaram** · 2015/03/25, 23:59

مرگ ناباورانه دو خبرنگار ایرانی در اروپا

درگذشت دو خبرنگار ايراني حاضر در اروپا که از بازي ال کلاسيکو به محل کمپ اردوي تيم ملي باز مي گشتند جامعه رسانه اي ايران را داغدار و شوکه کرده است .


به گزارش "ورزش سه"، میلاد حجت الاسلامی و حسین جوادی دو خبرنگاری بودند که پوشش تمرین تیم ملی و حضور در ال کلاسیکو را به عنوان برنامه خود در تعطیلات نوروز برنامه کرده بودن ، نقشه ای که عاقبتی تلخ و باورنکردنی داشت . این دو که روز دوم فروردین برای تماشای بازی به بارسلونا رفته بودند پس از اتمام مسابقه قصد بازگشت به اتریش را داشتند که با نبود بلیت و با یک روز تاخیر از بارسلونا به مقصد دوسلدورف می روند تا از آنجا به وین بازگردند ، اما این سفر هرگز به مقصد نرسید چراکه هواپیمای مسافربری ایرباس ۳۲۰ متعلق به خطوط هوایی جرمن وینگز که از بارسلون عازم دوسلدورف بود در جنوب شرق فرانسه سقوط کرد.این سقوط در منطقه دین لِبَن در استان جنوبی آلپ دو پرووانس، با یکصد و چهل چهار مسافر و شش خدمه رخ داد ، اتفاقی هولناک که کمتر در خطوط هوایی اروپا رخ می دهد. نگرانی از غیبت این دو خبرنگار ایرانی از دیروز آغاز شده بود و پیگیری ها پیش از ظهر امروز خبر را رسما تایید کرد تا جامعه رسانه ای ایران سیاه بپوشند این در حالیست که بازیکنان تیم ملی هم شوکه این خبر تلخ هستند .

**Ali Parsaei** · 2015/04/17, 00:52

يک روز توي کوچه توپ بازي مي کردم، چند تا بچه اومدن و با قلدري توپم را ازم گرفتن، باهاشون درگير شدم، يک کتک مفصل هم خوردم! شب موضوع را به برادرم گفتم.
روز بعد باز هم داشتم بازي مي کردم ديدم اونها دوباره دارند مي آيند، توپم را رها کردم و فرار کردم رفتم دنبال برادرم، برادرم 10 سال از من بزرگتر بود، اگه يک فوت مي کرد همه اون بچه ها اعلاميه مي شدن به ديوار.
پيداش کردم و بهش گفتم بدو بيا اون بچه ها دوباره اومدن، گفت: بريم ببينم کي جرأت کرده داداش من را کتک بزند!
سر کوچه که رسيديم کنار ديوار پنهان شد، به من گفت: برو جلو توپت را بگير من اينجا هواتو دارم، رفتم جلو و باهشون درگير شدم، مي دانستم که داداشم دارد نگاه مي کنه، مي دانستم که فقط کافيه يک صدا بزنه: آهااااااااي واستين ببينم نامردااااااا ........ همه اونها فقط با شنيدن صدايش فرار خواهند کرد.
با جديت تمام باهشون درگير شدم، فکر کردم اگر برادرم نمي آيد جلو، حتما" مي خواهد ببيند من چند مرده حلاجم! همين به من انرژي مي داد.
پيش خودم مي گفتم: بايد به داداشم نشان دهم که چقدر قوي هستم!
بعد با خودم گفتم: بد بختها چي فکر کردين، خبر نداريد! الآن داداشم بيايد جلو لت و پار مي شويد.
اونها حسابي کتکم زدند، توپم را هم پاره کردند و رفتند! البته من هم همچي بي دست و پا نبودم هرچه در توانم بود به کار بردم.
برادرم جلو نيامد که نيامد! .... وقتي آنها رفتند، رفتم سر کوچه پيش برادرم، با يک لبخندي بهم نگاه کرد، بعد گفت: ماشاالله، بارک الله، خوشم اومد، خوب جنگيدي،
با يک غروري سينه ام را دادم جلو و قيافه آدم هاي پيروز را به خودم گرفتم، شروع کردم گرد و خاک لباسم را تکاندن. احساس خوبي داشتم!
بعد برادرم رفت دنبالشان ببيند اينها از کجا آمده اند و .......

خلاصه اين جريان تمام شد، ولي از اون جريان خيلي در زندگي ام استفاده کردم...........
حالا ...... امروز که بزرگ شده ام ....... هرموقع گرفتاري برايم پيش مي آيد، توکل مي کنم به خدا و مي گويم: خدايا کمکم کن ........
بعد دست به کار مي شوم و با سعي و تلاش در جهت رفع مشکل گام بر مي دارم، هزار تا بلا هم سرم بيايد، تا سرحد مرگ هم برسم، باز مانند اون روز احساس غرور را در رگهايم حس مي کنم. مي دانم يکي دارد نگاهم مي کند، اگر نمي آيد جلو حتما" به توانايي من ايمان دارد! و چه زيبا خواهد بود آن لحظه که خسته و کوفته پيشش بروم و با لبخند بگويد: ماشاالله!
خوب مبارزه کردي!

غم کجا ماند دمي که ذوالمنن / گويدم چوني تو اي رنجور من؟ (مولانا)

**anahiit** · 2015/04/20, 16:58

مایکل شو ماخر چندین سال متوالی در مسابقات فرمول یک در دنیا اول شدوقتی رمز موفقیتش را پرسیدند:
در جواب تنها گفت:
رمز موفقیت من این است:
که زمانی که دیگران ترمز می گیرند ،من گاز می دهم...

**~M*E*H*D*I~** · 2015/05/10, 13:29

چقدر اینجا سوت و کور شده

**Ali Parsaei** · 2015/05/10, 14:06

نوشته اصلی توسط ~M*E*H*D*I~

چقدر اینجا سوت و کور شده

باز اين اومد،
باز اين اومد،
باز اين اومد!!!!

مگه نگفته بودي مي خواهي بري؟

گفتي يا نگفتي؟
گفتي يا نگفتي؟
گفتي يا نگفتي؟

**~M*E*H*D*I~** · 2015/05/10, 14:13

نوشته اصلی توسط علي پارسا

باز اين اومد،
باز اين اومد،
باز اين اومد!!!!

مگه نگفته بودي مي خواهي بري؟

[ATTACH=CONFIG]6882[/ATTACH]

گفتي يا نگفتي؟
گفتي يا نگفتي؟
گفتي يا نگفتي؟

هنوز مجوز صادر نشده تقصیر من چیه